سعي نکن. خسته کننده ست مانند تلاش برای از بین بردن آخرین پشه در حیاط خلوتتان. اگر چیزی می گویید، بگویید: «خودشیفتگی یک تشخیص واقعی است - در آن حالت نادر است. اين شخصيتي نيست. اگر می خواهید بیشتر بدانید، منابع خوب زیادی وجود دارد. ".
1. چرا نظریه پردازان نظامی، منتقدان صندلی راحتی و جنگجویان فکر می کنند جنگ آسان است؟
PL، منتقدان صندلی راحتی امروزه اساساً بخشی از هر فرهنگی در هر کجای جهان هستند. این تا حدی همانطور که می دانید به دلیل ظهور رایانه و اینترنت است. تلویزیون نیز برای مدت طولانی تری بخشی از این فرهنگ بوده است. نکته مهم در اینجا این است که همانطور که آمیانوس در بالا بیان کرد این است که "برس" را آزادانه در مورد همه منتقدان به کار نبرد. تا حدی، عموم مردم این نوع تحلیل را از منظری بزرگتر از دیدگاه خودشان می خواهند. من می خواهم یک کتاب بسیار خوب نوشته شده توسط سر جان کیگان را به شما پیشنهاد کنم. نویسنده و مربی بریتانیایی در آکادمی نظامی سلطنتی در سندهرست. کتابی که به طور خاص به آن فکر می کنم و به طور غیرمستقیم در مورد این موضوع کاربرد دارد، "چهره نبرد" ISBN:978-0-140-04897-1 است و این کتاب را می توان از کتابخانه محلی یا مدرسه خود دریافت کرد. سر کیگان هرگز یک روز را در ارتش سپری نکرد و او از همان ابتدا به این موضوع اذعان داشت. کاری که او به طرز درخشانی انجام میدهد این است که شما را با ادبیات قبلی آشنا میکند که اغلب در توصیف جنگها بیش از حد آشکار و باشکوه است و سپس تحلیل مفصلی از دیدگاه هر سرباز در چارچوب سه نبرد ارائه میکند (Agincourt 1415، Waterloo 1815، و The Battle of The Somme 1916) و این را به جایی تقسیم می کند که باهوش ترین فرد برای خواننده کنجکاو می تواند بفهمد که زندگی شوم جنگ در واقع چیست و/یا می تواند باشد. دو کتاب دیگر که فکر میکنم برای شما مفید باشد توسط سر مکس هستینگز نوشته شدهاند: الف) آرماگدون - نبرد برای آلمان 1944 - 45، و ب) قصاص - نبرد برای ژاپن 1944 - 45. هر دوی این نویسندگان و هر سه این کتابها به سرعت افسانهها را از بین میبرند و با واقعیتها روبرو میشوند. من به شما پیشنهاد می کنم ابتدا کتاب سر کیگان را بخوانید، سپس یکی از این دو اثر سر هستینگز و سپس دیگری را بخوانید. امیدوارم این موضوع کمی به ناامیدی احتمالی شما و غیره کمک کند و همه افرادی که بالاتر از من هستند پاسخ های بسیار خوبی داده اند، پاسخ آمیانوس در بالا را دوباره بخوانید. بخوانید ، یاد بگیرید ، لذت ببرید و سهیم باشید . Semper Fidelis Gerry Edit: Gerald Cline مثل همیشه دیدگاهی متعادل و صادقانه ارائه می دهید. به سلامتی و ممنون
2. آیا این داستان / صندلی اسلشر را دوست دارید؟
خیلی اورجینال نیست، به نظر بسیار شبیه به Wolf Creek و فیلم های بی شمار دیگری از این ژانر است. شما جزئیات آن را به خوبی توضیح داده اید، اما بیشتر شبیه یک شعر است تا یک داستان
3. چرا یک صندلی راحتی باید از چوب جعبه سنگین ساخته شود؟ چگونه؟
در واقع، این وظیفه ای بود که من در مقطع کارشناسی داشتم. این یک چالش برای خلاقیت شما است و چوب جعبه سنگین ماده خوبی برای استفاده است. تکلیف من همچنین نشان داد که نمیتوانیم از میخ یا پیچ استفاده کنیم، اما اجازه داشتیم از چسب چوب استفاده کنیم و گیرهها را برای نگه داشتن قطعات کنار هم بسازیم. صندلی من شبیه صندلی کارگردانی بود و برای نشیمنگاه و پشتی مانند بند از بوم استفاده کردم. اما، میتوانید چند کتاب تهیه کنید یا آنلاین شوید و ایدههایی برای ایجاد یک صندلی بینظیر برای خود به دست آورید و وقتی به نتایج رسیدید احساس غرور کنید. چوب را می توان با روغن تونگ سنباده زد و روغن زد یا رنگ آمیزی کرد، رنگ کرد یا هر چیزی که فکر می کنید طراحی و کارایی خوبی دارد. موفق باشید و از این پروژه لذت ببرید. نجاری یک انتخاب بسیار رضایت بخش در ساخت یک اثر هنری کاربردی است
4. آیا نظریه ای در مورد اینکه چرا جزیره در "گمشده" چنین است؟
همه چیز بسیار گیج کننده است و من مشتاقانه منتظر پایان فصل 2 امشب هستم. من فکر میکنم که خیلی به آن آزمایشها و آهنرباها و چیزهای دیگر ربط دارد. مدام فکر می کنم همه چیز را فهمیده ام، سپس فرد کلیدی نظریه من می میرد و من باید به فکر دیگری باشم.