من با فکرت موافقم به نظر می رسد این همه فناوری شگفت انگیز، اگر به آن تکیه کنیم، از ما نسلی تنبل می سازد! من می توانم ببینم که چگونه برای سالمندان بسیار خوب و مفید خواهد بود. من هنوز آنقدر پیر نشدهام و از انجام هر کاری که میتوانم برای خودم لذت میبرم. من نمی خواهم به روزهایی برگردم که مجبوریم کانال تلویزیون را به صورت دستی تغییر دهیم، اما همچنین نمی خواهم به سمت جامعه ای حرکت کنیم که در آن کارهای زیادی برای ما انجام می شود بدون اینکه ما تلاشی را پشت سر بگذاریم.
1. هدایای خانگی زیبا و آسان برای سالمندان چیست؟
کیسه هایی برای آویزان کردن در جلوی واکرها یا بازوهای صندلی چرخدار. جعبه های صندلی برای ریموت تلویزیون، عینک، راهنمای تلویزیون یا کتاب پازل و مداد.. در هر اندازه به اندازه جیب های کوچک یا بیشتر در صورت نیاز. دوست دارم به درد بخورم الگوها را می توان به صورت آنلاین به صورت رایگان یا فقط بال آن یافت. اونا پارچه کوچيک ميگيرن یک لفاف وجود دارد که در سرتاسر شلدرها، از جلو پایین می رود و به یک جیب برای دست ها، دستمال کاغذی و هر چیز دیگری ختم می شود.
2. دو غش در سه هفته: پزشکان صندلی راحتی، به من بگویید چرا؟
من به دلایل مختلف از حال رفته/از بین رفته ام، خستگی، گرمازدگی، مسمومیت، کم آبی - همه آنها توسط یک اثر شدید بر بدن من ایجاد شده است - هر زمان که به طور فعال کاری انجام می دهم، من رانده می شوم، جهنم برای چرم به این ترتیب. من فقط مجبور شدم همه اینها را دوباره بگویم وقتی برای ادامه اهدای خون برگشتم و اگرچه آن را جدی نمی بینم زیرا با توضیح راحت هستم و هر گونه تنظیمات لازم را انجام داده ام بنابراین در ده سال گذشته این اتفاق نیفتاده است - می توانم صادقانه بگوییم که تقریباً برای هر کسی که برای هیچ موقعیتی آموزش بقا ندیده است، یک چرخش مشابه بیش از پنج دقیقه فاصله ندارد. اگر اغلب اتفاق میافتد و میتوانید هر چیزی را که یک علت احتمالی است تا زمانی که فقط خودتان نیست رد کنید - برای تعیین علت، معاینه لازم است. من نیز دو بار پیاپی از حال رفته ام، در پایان یک کنسرت، گروه همه دور میله ایستاده بودند، آخرین بار که می رفتند و گیتاریست ریتم داشت با من صحبت می کرد، احساس کردم که واقعاً به شدت در حال آمدن است - گرما می شود یک توصیف خوب، باز هم با وجود کم آبی، یا شاید مسمومیت (من سیگار نمی کشم و این زمانی است که یک سالن میخانه در طول یک شب به طور متراکم پر می شود)، من به خصوص برای هوا فریاد نمی زدم. & تنها چیزی که میتوانستم فکر کنم این بود که نزدیک بود مریض شوم - میدان بینایی من شروع به از بین رفتن کرد، خودم را معذور کردم و تقریباً به در رسیدم - آنهایی که آن را دیدند گفتند مانند من پر شده بودم و مانند خودم افتادم استخوان ها ناپدید شده بودند - من را روی یک نیمکت بلند کردند و برای مدت کوتاهی به اطراف آمدم و سعی کردم بگویم که خوب هستم که دوباره لنگ زدم. با این حال موفق شدم وسایلم را جمع کنم و با حمل مقداری از آنها به سمت خانه راه بروم که به اطراف آمدم... من فکر میکنم این چیزها نه فقط به خاطر آن عوامل فیزیکی مانند گرما/سرما، هوا، کمآبی بدن و غیره، بلکه به این دلیل که در آن لحظه شما احتمالاً با آگاهی، برنامهها، خاطرات و عملکردهای حرکتی، یک شاهکار ذهنی پیچیده را مدیریت میکنید. گرمای بیش از حد می تواند یکی از راه های رفع آن باشد... - همچنین در نظر بگیرید: "من کف را زیر پا احساس کردم، حرکاتم را هماهنگ می کردم، حداقل یک چیز دیگر در ذهنم بود، همین قبل یک تکان وجود داشت. & سپس مغزم به هم ریخت، مثل باد که برگهای خشک را میوزاند، یا شکری که در آب داغ حل میشود - من به سراغ چیز دیگری رفته بودم، یعنی طبقه بالا میرفت تا مرا ملاقات کند. اميدوارم خوب بشه
3. هزینه ساخت یک روکش سفارشی چقدر است؟ محدوده قیمت ها چقدر است؟ بگو برای صندلی راحتی؟
100 تا 300 دلار برای پارچه، و شاید 150 دلار دیگر برای نیروی کار
4. آیا هند متخصص صندلی راحتی دارد؟
بله و خیر. بله زیرا هند کشوری با 1.2 میلیارد نفر جمعیت است. ما در همه چیز زیاده روی داریم، خوب تقریباً همه چیز. به عنوان مثال، تعداد زیادی از برندگان مدال المپیک وجود ندارد. در خلوت اتاقهای نشیمن یا در جمع دوستان در چایخانهها، ما همیشه در مورد مسائل بیاهمیت و در مورد مسائل مهم اظهار نظر کردهایم. جای تعجب نیست که آمارتیا سن در مورد سرخپوستان استدلالی نوشت. رسانه های اجتماعی بیان نظر شما را بسیار آسان کرده است و ما فقط از آن استفاده می کنیم. فرهنگ همیشه به گونه ای بوده است که فرد را به داشتن نظر تشویق می کند. حداقل در گذشته اینطور بود. به یاد دارید که مهابهارات موارد زیادی دارد که در آن از جوانان نظرشان را میپرسیدند، همیشه در حضور بزرگترها به طوری که احساس خفقان یا موظف به تکرار آنچه یک بزرگتر کرده بود نکنند. متأسفانه برنامه درسی و روش های تدریس و زندگی خانوادگی موجود، تشویق به تفکر مستقل نمی شود، بلکه در بیشتر موارد از آن به سوی افراط رفته و از آن جلوگیری می کند. دسترسی به اینترنت کمترین کمکی به شما نمی کند - شما واقعاً نیازی به تصمیم گیری ندارید، می توانید آنچه را که دیگران می گویند بخوانید و در بیشتر موارد به طور متقاعدکننده ای از آن استفاده کنید. نه، زیرا ما همچنین متخصصان و انجام دهندگان واقعی زیادی داریم - باز هم این مسئله جمعیت. آنها کمک زیادی به جامعه و رسیدگی به مسائل کرده اند. تعداد بسیار کمی در واقع در برابر همه شانس ها موفق شده اند. IMO این منحصر به هند نیست - در سراسر جهان اتفاق می افتد. هر روز تعداد «کارشناسان صندلی راحتی» بیشتر از «متخصصان» است. فقط این که اعداد و دسترسی ما به رسانه ها ما را بلند می کند. در هر صورت بلندی صدا یک ویژگی هندی است. اعتراف: من نیز در تعدادی از مسائل متخصص صندلی راحتی هستم. چه باید کرد؟ ما فقط همینطوریم!